
کشاورزی بهعنوان یکی از بخشهای کلیدی اقتصاد ملی، نقشی حیاتی در تأمین امنیت غذایی، اشتغالزایی و پایداری معیشت در یک کشور ایفا میکند. در میان زیرشاخههای متنوع این بخش، صنعت طیور بهواسطه حجم تولید و زنجیره تأمین گسترده تأثیر مستقیمی بر سبد غذایی خانوار دارد. تولید گوشت مرغ بهعنوان یکی از منابع اصلی پروتئین حیوانی، علاوه بر پاسخگویی به نیاز بازار داخلی، ظرفیت بالقوهای برای صادرات نیز دارد.
با این حال عملکرد صنعت طیور تحت تأثیر عوامل گوناگونی از جمله نوسانات قیمت نهادهها، شرایط بازار، سیاستهای حمایتی و نحوه تعیین قیمت محصول نهایی قرار دارد؛ در این میان، قیمتگذاری متمرکز (که در اصطلاح عام به قیمتگذاری دستوری شناخته میشود) بهعنوان یکی از ابزارهای کنترل بازار، در سالهای اخیر تاثیرات گستردهای بر روی تولید، کیفیت و پایداری بازار داشته و چالشهای متعددی را برای فعالان زنجیره تأمین مرغ بهوجود آورده است.
این مقاله با نگاهی تحلیلی به اهمیت صنعت طیور در ساختار کشاورزی کشور، تأثیرات قیمتگذاری متمرکز در زنجیره تأمین مرغ را بررسی کرده است و در ادامه راهکارهایی برای مدیریت بهتر قیمتگذاری، شفافسازی فرآیندها و بهکارگیری سامانههای هوشمند بهعنوان ابزارهای اصلاحی برای مدیریت و نظارت بر بازار اشاره شده است.
اهمیت صنعت طیور در ساختار کشاورزی و امنیت غذایی
ایران یکی از بزرگترین تولیدکنندگان مرغ در خاورمیانه است و در جایگاه جهانی با تولید سه میلیون تن جز ۱۰ کشور برتر تولید مرغ به شمار میرود و با تولید حدود ۴۷٪ پروتئین حیوانی خانوار که ۳۴٪ گوشت مرغ و ۱۳٪ تخممرغ، نزدیک به نیمی از پروتئین حیوانی موردنیاز جامعه را تامین میکند.
این ظرفیت تولید علاوه بر تأمین نیاز داخلی، فرصتهای چشمگیری برای صادرات ایجاد میکند و در شرایطی که بازارهای منطقهای به دنبال منابع پایدار و مقرون به صرفه تأمین گوشت سفید هستند، بهرهوری بالا و قابلیت توسعه صادرات آن، نقش تعیینکنندهای در امنیت غذایی کشور ایفا میکند.
از سوی دیگر، اشتغالزایی گسترده صنعت طیور، چه در واحدهای پرورش و تولید نهاده و چه در بخشهای حملونقل، فرآوری و توزیع، آن را به پیشران مهمی در اقتصاد کشاورزی و توسعه متوازن مناطق تبدیل کرده است. بنابراین، حفظ پایداری این صنعت و ایجاد تعادل در سیاستگذاریهای مربوط به آن، نه تنها ضامن استمرار امنیت غذایی است، بلکه در افزایش تابآوری اقتصادی کشور نیز نقش اساسی دارد.
عوامل تاثیرگذار در تعیین قیمت تمام شده مرغ
قیمت تمام شده مرغ، حاصل تاثیرگذاری متغیرهای مختلفی در طول زنجیره تولید و توزیع است. بررسی استانهای مختلف کشور نشان میدهد که عوامل محیطی، جغرافیایی و اقتصادی، همگی در تعیین هزینه تمامشده تأثیرگذارند و موجب شکلگیری تفاوتهای قابلتوجهی در قیمت واقعی مرغ در مناطق مختلف کشور میشوند. مهمترین عوامل تاثیرگذار در قیمت مرغ به شرح زیر است:
- نوسانات نرخ ارز و تفاوتهای منطقهای در قیمت مولفههای تولیدی
- تفاوت در هزینه حمل و نقل در مناطق مختلف از جمله روستایی و کوهستانی
- شرایط اقلیمی از جمله دما رطوبت و ارتفاع از سطح دریا منطقه پرورش مرغ
- تاثیر مستقیم هزینه اجاره، سوخت، واکسن، حمل و نقل، دستمزد کارگران و … بر قیمت مرغ
- سیاستهای دولت مانند واردات، صادرات، قیمتگذاری مصوب و …
- نوسانات قیمت خوراک و نهاده و میزان فراوانی این نهادهها در بازار
“با توجه به عواملی که در بالا شرح داده شد میتوان نتیجه گرفت قیمت تمامشده تولید مرغ در استانهای مختلف بهطور قابلتوجهی با یکدیگر تفاوت دارد و با وجود این تفاوتهای عمیق در ساختار هزینهای و شرایط تولید، قیمتگذاری متمرکز براساس یک نرخ مصوب یکسان برای کل کشور تولیدکنندگان را با ضررهای بسیاری مواجه میکند.”
کاربرد قیمتگذاری متمرکز در صنعت کشاورزی
قیمتگذاری متمرکز (دستوری) به معنای تعیین قیمت کالا یا خدمات توسط یک مرجع واحد یا مرکزی است که برای کنترل قیمت بازار، حمایت از مصرفکنندگان، جلوگیری از تورم و نوسانات شدید قیمت انجام میگیرد. در کشور ما به خصوص در صنعت دام و طیور به منظور کنترل قیمت و جلوگیری از نوسانات شدید، قیمتگذاری متمرکز بر روی برخی کالاها اعمال میشود.
قیمتگذاری متمرکز اگرچه در کوتاه مدت میتواند مزایایی از جمله حمایت از مصرفکننده، ایجاد ثبات نسبی در بازار، کنترل تورم و حمایت مقطعی از تولیدکنندگان در شرایط بحرانی داشته باشد و از افزایش ناگهانی قیمت کالاها جلوگیری کند؛ اما این مزایا معمولاً موقتی بوده و در بلندمدت انگیزه تولیدکنندگان برای تولید و عرضه کالا به بازار را کاهش میدهد؛ از این رو تولید و عرضه کاهش یافته و تورم افزایش مییابد. همچنین تعیین قیمت به این شیوه منجر به محدود شدن سود تولیدکنندگان میشود به صورتی که اختلاف قیمت میان بازار رسمی و بازار آزاد فرصتهایی را برای سودجویی برخی از عوامل و احتکار کالاها ایجاد میکند.
در این میان صنعت طیور یک بازار با رقابت کامل شناخته میشود؛ بازاری متشکل از هزاران تولیدکننده کوچک و متوسط که همگی کالای همگن و یکسان (مرغ گوشتی) تولید میکنند. در چنین بازاری مصرفکننده توان انتخاب آزادانه از بین عرضهکنندگان مختلف را دارد و هیچ بازیگری قدرت انحصاری برای تعیین قیمت ندارد.
قیمت در این شرایط، تنها از مسیر تقابل آزاد عرضه و تقاضا در بازار تعیین میشود و تلاش برای تثبیت قیمت، نهتنها ضرورتی ندارد بلکه چالشهای زیادی را ایجاد میکند. این اقدامات تعادل طبیعی بازار را برهمزده و فشار مضاعفی بر تولیدکننده وارد میکند؛ همچنین گاهاً ریسک تداوم فعالیت اقتصادی برای تولیدکنندگان را افزایش میدهد.
در ادامه به نمونهای از عدم کارایی این روش در صنعت دام و طیور اشاره شده است:
شکاف میان هزینه واقعی تولید و نرخ متمرکز
مرغداران در شرایط اقتصادی کنونی با هزینههایی مانند افزایش قیمت مؤلفههای تولید (جوجه یکروزه و نهادههای دامی) مواجه هستد؛ با اینحال نرخ مصوب فروش مرغ به صورت متمرکز، منجر به زیاندهی تولیدکنندگان، خروج آنها از چرخه تولید و کاهش تولید میشود.
عدم یکپارچکی در حلقههای زنجیره تامین مرغ
قیمتگذاری متمرکز فقط حلقه آخر زنجیره تامین را پوشش میدهد و هزینههای واقعی حلقههای قبل از آن، از تامین خوراک گرفته تا جوجه یکروزه و واکسن را نادیده میگیرد. این شکاف به جای همافزایی موجب زیان تولیدکنندگان میشود.
کاهش سرمایه و افت کیفیت تولید
در صورت نبود سود کافی، تولیدکننده انگیزه و توان لازم برای بهبود زیرساخت، بهداشت و کیفیت تولید را ندارد؛ این مسئله باعث کاهش بهرهوری، افزایش تلفات و افت کیفیت گوشت مرغ میشود که میتواند سلامت جامعه را تحت تاثیر قرار دهد.
افزایش واسطههای غیر ارزش آفرین
زمانی که قیمت رسمی محصولات پایینتر از قیمت آزاد تعیین شود، تولیدکننده انگیزهای برای عرضه تولیدات خود در بازار رسمی ندارد؛ از اینرو فضا برای فعالیت واسطهها باز میشود و این شرایط، مخاطرات بیشتری را به همراه خواهد داشت.
راهکارهای بهبود: از اصلاح سیاست تا فناوریهای نوین
برای اصلاح سیاستهای مرتبط با قیمتگذاری متمرکز یکی از راهحلهای موثر، استفاده از ابزارهای نوینی از جمله سامانههای مدیریت هوشمند توزیع کالا است که جایگزینی موثر و کارآمد برای ساماندهی بازار به شمار میروند. این سامانهها با ارائه راهکارهای هوشمند و براساس فناوریهای داده محور میتوانند عرضه و تقاضا در بازار را پیش بینی کرده و بدون مداخله در قیمتگذاری، از طریق شفافسازی فرآیندهای تامین و توزیع، نظم بازار را حفظ کنند.
در حقیقت مکانیزم تاثیرگذاری سامانههای هوشمند را میتوان به شرح زیر توصیف کرد:
رصد و پایش هوشمند بازار:
با جمعآوری و تحلیل دادههای موجود در زنجیره تامین کالاهای اساسی توسط سامانه، امکان رصد وضعیت بازار و پیش بینی کمبود و بیشبود را فراهم کرده و به نهادهای تصمیم گیرنده کمک میکند که بدون دخالت مستقیم بتوانند وضعیت بازار را مدیریت و کنترل کنند.
شفافیت در تامین و توزیع معاملات:
سامانههای هوشمند با ثبت و رصد کامل فرآیندهای تامین و توزیع و انجام معاملات مستقیم در بستر سامانه باعث کمرنگ شدن نقش واسطههای غیر ارزش آفرین، جلوگیری از تخلفات و تسهیل نظارت بر جریان کالا میشوند.
تعیین قیمت مرغ براساس شرایط عرضه و تقاضا:
با ساماندهی کامل زنجیره تامین مرغ قیمتگذاری براساس شرایط واقعی بازار و دادههای بدست آمده از استانهای همجوار انجام میشود؛ از اینرو تعیین قیمت بر پایه شاخصهای متغیر عرضه، تقاضا، هزینههای تولید و نرخهای منطقهای تنظیم میشود.
کاهش ریسک بازگشت سرمایه برای تولیدکنندگان:
یکی از مشکلات اصلی تولیدکنندگان دریافت به موقع وجوه حاصل از معاملات است که تاخیر در آن تأثیر مستقیمی بر تداوم تولید دارد. با بهرهگیری از سامانههای هوشمند مدت زمان وصول مطالبات کاهش یافته و امکان دریافت مطمئن و سریع وجوه فراهم میشود؛ درنتیجه ریسک بازگشت سرمایه کاهش یافته و امنیت اقتصادی تولیدکننده افزایش مییابد.
ابزاری قابل اعتماد برای تصمیم سازی نهادهای نظارتی
ارائه دادههای شفاف و داشبوردهای تحلیلی، زمینه تصمیمگیری به موقع و تعیین سیاستهای درست در زمینه مدیریت زنجیره تامین کالاهای کشاورزی را امکانپذیر میکند.
تجربه موفق سامانههایی از جمله رهآوا در استانهای مختلف کشور از جمله اصفهان، چهارمحال و بختیاری، سمنان و …. برای کنترل نوسانات قیمت مصداقی بارز از بهکارگیری قابلیتهای سامانههای هوشمند برای رفع مشکلات زنجیره تامین مرغ است و نتیجه حمایت و اعتماد نهادهای تصمیمگیرنده این استانها، در استفاده از فناوریهای هوشمند در صنعت طیور به شمار میرود.
راهکارهای هوشمندانه مبتنی بر سامانههایی مانند رهآوا، با تلفیق اصول اقتصادی بازار و بهرهگیری از فناوریها، جایگزین مناسبی برای سیاستهای متمرکز به شمار میروند. این رویکرد موجب میشود که تولیدکننده در شرایط متعادل و منصفانه، بتواند سود منطقی کسب کند؛ مصرفکننده با قیمتی عادلانه و متناسب با واقعیت بازار، به کالا دسترسی داشته باشد و نهادهای دولتی تنظیمگر، با استفاده از دادههای دقیق، تصمیمات دقیقتری در زمینه کنترل بازار و پیشگیری از نوسانات شدید اتخاذ کنند.
از این رو امید است نهادهای قانونگذار با گذر از روشهای سنتی تنظیم بازار و با اتخاذ رویکردی علمی و فناورانه به حل مسائل حوزه تولید و توزیع صنعت طیور بپردازند و با حمایت از سامانههایی مانند رهآوا و ایجاد زیرساختهای لازم در این صنعت، گامی بلند در مسیر تحقق امنیت غذایی پایدار و حمایت از تولید ملی برداشته شود.
منبع:itp News