قیمتگذاری دستوری در صنعت طیور ایران – چالشها و پیامدها
۱. تعریف قیمتگذاری دستوری:
دولت با تعیین سقف یا کف قیمتی برای محصولات طیور، مانند مرغ و تخممرغ، سعی دارد از افزایش قیمتها جلوگیری کند و دسترسی مصرفکنندگان را تضمین نماید.
۲. تأثیر عرضه مازاد بر قیمت:
تولید مرغ و تخممرغ در ایران از تقاضای داخلی فراتر است، که باعث رقابت شدید بین تولیدکنندگان و کاهش طبیعی قیمتها میشود. در این شرایط، قیمتگذاری دستوری عملاً غیرضروری است.
۳. پیامدهای منفی قیمتگذاری دستوری:
• کاهش انگیزه تولید: قیمتهای پایین، تولیدکنندگان کوچک و متوسط را از بازار حذف میکند.
• کاهش کیفیت: تولیدکنندگان برای کاهش هزینهها، ممکن است کیفیت محصولات را پایین بیاورند.
• رانت و فساد: تخصیص ارز ترجیحی و نهادههای ارزان، زمینهساز فساد در بازار میشود.
• محدودیت صادرات: تولیدکنندگان آزادی عمل کافی برای صادرات ندارند، که منجر به زیان مالی و هدررفت تولید میشود.
• نوسانات شدید قیمتی: در زمان بحران، قیمتهای مصوب مانع از تعدیل طبیعی بازار شده و کمبود کالا را تشدید میکند.
۴. راهکار پیشنهادی:
به جای مداخله دولت، تنظیم بازار به تشکلهای صنفی تخصصی مانند فدراسیون طیور واگذار شود تا بتوانند:
✔️ عرضه را متناسب با تقاضا مدیریت کنند.
✔️ صادرات را در مواقع ضروری افزایش دهند.
✔️ استانداردهای کیفیت را برای تنظیم قیمتها اجرا کنند.
۵. نتیجهگیری:
قیمتگذاری دستوری در صنعت طیور ایران کارایی ندارد و باعث کاهش انگیزه تولید، فساد، افت کیفیت و کاهش صادرات میشود. راهحل بهتر، واگذاری تنظیم بازار به تشکلهای تخصصی و ایجاد یک سیستم قیمتگذاری مبتنی بر عرضه و تقاضا است